سینمای دفاع مقدس؛از شعار تا عمل

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس (دفاع پرس)، طبق آمار و ارقام موجود از ابتدای پیروزی جمهوری اسلامی تا کنون حدودا دویست فیلم سینمایی در حوزه جنگ و سینمای دفاع مقدس تولید شده است . با نگاهی گذرا به نقد و نظرهای به چاپ رسیده  در مورد این فیلم ها متوجه می شویم که در اکثر این فیلمها ازویژگی های دفاع مقدس و آدم هایش هیچ خبری نیست.

الگوی اصلی این فیلم ها کلیشه های رایج در سینمای آمریکا است؛ بدین شرح که تا جایی که می توانند نیروهای خودی را بزرگ و قدرتمند و غیر قابل شکست نشان دهند و نیروهای دشمن را احمق و ترسو.  خشونت و اکشن موجود در فیلمهایی مثل پایگاه جهنمی (اکبر صادقی) ، عقاب‌ها (ساموئل خاچیکیان) و کانی مانگا (سیف‌الله داد) بیشتر از آنکه به تفکر آرمانی و دفاعی ما سازگار باشد و با فرهنگ ملی و دینی ما ، به رفتار و کردار کلاه سبزهایی شبیه است که تصویر آنها را بارها و بارها در فیلمهای هالیوود دیده ایم .این گونه فیلمها به جای ارائه یک معنا و مفهوم درست از جنگ – دفاع – حوادث و اتفاقات جذاب آن را بهانه می کند برای فتح گیشه و فروش بیشتر. شهادت طلبی این فیلمها نیز از قماش رمبوی هالیوود است و ربط چندانی به رزمنده های ما ندارد.

اهمیت سینمای دفاع مقدس در ایران بیشتر از آنکه سینمایی باشد و مربوط به فرم، جامعه شناسی است و مربوط به زندگی همه مردم ایران. همه مردم ایران به طور مستقیم یا غیر مستقیم با جنگ ایران در ارتباط بوده و هر کدام به نوعی بر این جنگ تاثیر گذاشته یا از آن تاثیر گرفته است. کمتر محله ای را در این مملکت می توان یافت که به نام یک شهید یا یک جانباز یا یک آزاده مزین نشده نباشد. با این همه، زمانی که فیلمهای دفاع مقدس را مرور می کنیم متوجه می شویم که در اغلب آنها مردم حضور ندارند، در این فیلمها نه کودکانی که زیر آوار موشک ها رفته اند دیده می شوند نه نوجوانانی که در کنار پیرمردها اسلحه به دست گرفته و جنگیده اند و نه مادرانی که پشت جبهه  وظیفه تربیت این جوانان سلحشور را بر عهده داشتند، در اغلب فیلمهای جنگی ما فقط رزمنده دیده می شود و حاجی و ارتشی و سپاهی و فقط در چند فیلم حضور مردم در جنگ را می بینیم .

 پس از کوشش مغتنم، مهم و آغازگرانه مرحوم رسول ملاقلی‌پور در «پرواز در شب» زمینه‌ برای راه‌افتادن جریانی سینمایی شکل گرفت که تلاش می کرد به جای الگو قراردادن فیلم‌های پرحادثه خارجی از فضای متفاوت دفاع مقدس الهام بگیرد. استمرار این جریان و تلاش  کارگردانهای بزرگی چون ابراهیم حاتمی‌کیا، ملاقلی‌پور، تبریزی، درویش، برزیده، شورجه و... تولید آثاری منبعث از واقعیت‌های دفاع مقدس توسط ایشان، منجر به تولد ژانری در سینمای ایران شد که بیشتر به نام ژانر دفاع مقدس شناخته می شود. دیده بان، مهاجر، هوردرآتش، سفربه چزابه،  لیلی با من است، روزهای زندگی، اخراجی های یک، دفتری از آسمان، نیمه گمشده و ..... فیلمهایی هستند که ریشه در فرهنگ ملی و دینی ما دارند که به جای تقلید کورکورانه از فیلمهای هالیوودی از واقعیت های فرهنگی و موضوعی هشت سال دفاع مقدس الهام گرفته اند .


با در نظر گرفتن روند تولید فیلمهای فوق از مرحله فیلم نامه تا مرحله اکران متوجه می شویم که کارگردانهای این فیلم ها برای تولید این آثار ارزنده سختی ها و مرارت های بسیارل زیادی را متحمل شده و بعضا این سختگیری ها کارگردان را بدانجا رسانده که ایشان از ته دل خواسته که عطای تولید فیلم را به لقایش ببخشد . عدم همکاری مدیران سینمایی با تولید کنندگان آثار سینمایی دفاع مقدس و آزاد نگذاشتن کارگردانهای این عرصه در انتخاب موضوع و عدم توجه مدیران سینمایی به آثار فاخر و ملی دفاع مقدس از آفت هایی است که باعث شده فیلمهای نابی مثل مهاجر، لیلی با من است و ..... استمرار پیدا نکند.

مدیران سینمایی ما به جای بسط و گسترش ایده های نابی که در فیلمهای دفاع مقدس ما بود ترجیح داده اند راهی که توسط بزرگان سینما باز شده بود را به طور کامل کنار بگذارند و به نام فاخر سازی و فتح گیشه های بین المللی راههای جدیدی را تجربه و فیلم هایی دیگری تولید کنند . فیلم هایی که بودجه های دولتی بسیار زیادی را نصیب خود می کنند اما نه در داخل کشور مورد استقبال قرار می گیرند و نه در خارج از کشور و بدتر از همه اینکه هیچ نشانی از هویت و فرهنگ ما در آنها دیده نمی شود .


این صفحه را به اشتراک بگذارید